Sunday, November 29, 2009
Thursday, November 26, 2009
Thursday, November 19, 2009
Tuesday, November 17, 2009
Rainy Nights
صبح از در خونه میای بیرون و میبینی زمین جلوی در خیسه. نگاه میکنی به زمین جلوی بقیه ی درها میبینی اونها هم خیس هستن. بعد با خودت میگی نمیشه که همه با هم جلوی در خونشون رو شسته باشن پس حتما بارون اومده
این فرایندی که هر صبحی که یه کم بارون اومده باشه در مغز من اتفاق میفته
این فرایندی که هر صبحی که یه کم بارون اومده باشه در مغز من اتفاق میفته
Saturday, November 14, 2009
شلوغ بازی
این همه کتاب میخونی و میری تیاتر و فیلم میبینی، نمیشه که آخرش هیچ گهی نشی. حتما باید یه چیزی عوض بشه . اینجوری خیلی بده
Tuesday, November 10, 2009
آنتی خاص
یه کارایی هست که موقع انجامش خیلی حس میکنی آدم خاص و باحالی هستی. بعد که یکی دیگه انجامش میده فکر میکنی طرف چه آدم جوگیریه. بعد این قضیه پیش میاد که تو هم وقتی اون کار رو انجام میدادی در نظر بقیه یه موجود جوگیری. نتیجش اینه که دیگه از اون به بعد حستو به اون کار از دست میدی. خیلی بده
Subscribe to:
Posts (Atom)